Show all
A
B
C
D
E
F
G
H
I
J
K
L
M
N
O
P
Q
R
S
T
U
V
W
X
Y
Z
آزمایش ساییدگی | Abrading Test |
افزایش ناگهانی ولتاژ | Abrupt Charge of Voltage |
الکترولیت جذب شده الکترولیتی که به دلیل جذب درسپراتور بدون حرکت مانده است و این سپراتور معمولا از فیبرهای شیشه ای ساخته می شود. | Absorbed Electrolyte |
حصیری از الیاف شیشهای کوچک است که برای فیلتر کردن اسید سولفوریک در باتریهای سرب - اسیدی استفاده می شود. | Absorbent Glass Mat (AGM) |
قابلیت جذب ، ظرفیت جذب | Absorption Capacity |
ضریب جذب، قابلیت جذب | Absorption Factor |
توان جذب، قدرت جذب | Absorption Power |
آمپرسنج جریان متناوب | Ac Ampere Meter |
تست عملکرد اولیه | Acceptance Test |
الکترود تغذیه | Accumulation Electrode |
دانسیته اسید، چگالی اسید | Acid Density |
نشان دهنده سطح الکترولیت در باتری | Acid Level Indicator |
زمانی که در حین شارژ سلول های اسید - سربی، اسید چگالی بالا در صفحات تولید شده است. این اسید سنگین در اثر گرانش به بخش پایینتر سلول میچکد. در حالی که اسید چگالی پایین به سمت بالای سلول میرود. این طبقه بندی از اسید می تواند به از دست دادن ظرفیت و / یا شکست باتری می شوند | Acid Stratification |
اسید شوئی ، شستشو با اسید | Acid Treating |
اسک حفاظت در برابر بخار اسید | Acid Vapor Canister |
ضد اسید | Acid-proof |
باتری صوتی – نوری | Acoustico-Optical Cell |
قدرت اثر ، پتانسیل اثر، پتانسیل کار ، قدرت کنش | Action Potential |
زمان مجازانبارداری مدت زمانی که يك باتری شارژپذیر میتواند در حالت شارژ شده در یک دمای معین نگهداری شود تا ظرفیت آن پائین تر از سطح تعیین شده قرار گیرد | Activated Stand Life |
اضافه پتانسیل جهت فعال سازی ( پدیده پلاریزاسیون ) میزان اضافه ولتاژ مربوط به مرحله مقدماتی واکنش انتقال بار درواکنش کلي الکترود | Activation Over Potential(Polarization) |
فعال سازی باتری خشک فرآیند فعال سازی باتری خشک (بدون الکترولیت ) با واردکردن الکترولیت و یا غوطه ور کردن آن در الکترولیت | Activation-Dry Charged Battery |
خورردگی پیشرونده | Active Corrosion |
موادی که درواکنش شارژ و دشارژ الکترودها شرکت می کنند. | Active Material |
بهره وری مواد فعال بخشی ازموادفعال که درطول دشارژ واکنش می دهد. قبل از آنکه دیگر باتری نتواند جریان ولتاژ مفید را ارائه دهد. | Active Material Utilization |
ضریب فعالیت | Activity Coefficient |
ظرفیت واقعی یک باتری مقدار آمپر ساعتی که یک باتری میتواند در شرایط معین( از جمله سرعت تخلیه ، دمای اولیه باتری و ولتاژ نهائی ) تولید کند . | Actual Capacity |
فرسودگی کاهش ظرفیت در باتری به علت استفاده مکرر و یادر اثر گذشت زمان | Aging |
الیاف شیشه ای جاذب رطوبت عایقهای الکتریکی از جنس الیاف شیشه ای متخلخل که به عنوان نگهدارنده الکترولیت در برخی باتریها عمل میکنند و متداول ترین عایق مورداستفاده در باتری سرب اسیدی VRLA می باشند | AGM (Absorbed Glass Mat) |
اکسید شده توسط هوا تخلیه الکتریکی صفحه منفی شارژ شده به علت اکسيداسیون در مجاورت هوا به همراه تولید گرما | Air Oxidized |
واحد اندازه گیری جریان الکترونی، یا عبور جریان از طریق یک مدار است. | Ampere (Amp, A) |
واحد اندازه گیری برای ظرفیت ذخیره سازی برق و باتری است، به دست آمده با ضرب جریان در آمپر های زمان در ساعت تخلیه باشد. (مثال: یک باتری ارائه می شود که 5 آمپر به مدت 20 ساعت ارائه می شود 5 آمپر * 20 ساعت = 100 آمپر ساعت ظرفیت.) | Ampere Hours (Amp-Hr, AH) |
بازدهی الکتروشیمیائی باتری (بازدهي الكتروشيميائي باتري بر اساس نسبت اخذ شده (برحسب وات-ساعت ) از باتري به انرژي داده شده به آن براي شارژ اوليه باتري بر حسب درصد.) | Ampere-Hour Efficiency |
ظرفیت سنج بر حسب آمپر ساعت، کنتور آمپر ساعت دستگاهی که میزان انرژی الکتریکی را بر حسب ساعت ثبت می کند | Ampere-Hour Meter |
آمپرومتری یک تکنیک الکتروشیمیائی بر اساس اندازه گیری جریان عبوری از الکترود کار دریک سل الکترو شیمیائی | Amperometry |
آند در یک سل الکتروشیمیائی آند الکترودی است که در آن اکسیداسیون رخ می دهد و در یک سل الکترولیتی آند الکترود مثبت است ، درصورتیکه در سل گالوانیک الکترود منفی می باشد.جهت قراردادی جریان از سوی قطب مثبت به سمت قطب منفی می باشد. | Anode |
تخریب آند ،ریزش آند | Anode Drop/Anode Fall |
لجن آندی لجن باقیمانده از آند ناخالص فلزی (مانند مس ) به واسطه تخریب آن در مرحله تصفیه به روش الکترولیز. | Anode Slime/Anode Mud |
آندکار ، آندایزینگ فرآیند تولیدیک فیلم اکسیدی بر روی فلزات و آلیاژها توسط الکترولیز است . فلز مورد نظر باید در یک سل الکترولیتی خواص ویژه سطح مانند مقاومت خوردگی ، مقاومت در برابر ساییدگی سختی ، شکل ظاهری و غیره را بهبود بخشد. | Anodizing |
آنولیت فاز الکترولیتی در تماس باآند | Anolyte |
پوشش ضدخوردگی ، روکش ضد زنگ | Anti Corrosion/Anti Corrosive Coating |
قطبهای غیر همنام | Antilogous Poles |
آنتیموان فلزی که معمولا برای افزایش قابلیت ریخته گری و استحکام در آلیاژهای شبکه های باتری های سرب اسیدی بکار می رود.افزایش این فلز در شبکه های باتریهای سرب اسیدی معمولا منجر به کاهش آب در الکترولیت باتریها شده به همین دلیل در باتریهائی که نیازبه تعمیر و نگهداری ندارند، از این فلز کمتر استفاده می شود . | Antimony/stibium = Sb |
دانسیته ظاهری | Apparent Density |
باتری با الکترولیت حاوی آب | Aqueous Battery |
دسته صفحه باتری | Assembled Element |
میانگین ولتاژ تمامی سلهای موجود در یک باتری | Average Discharging Voltage |
میانگین ولتاژ درطول مرحله دشارژ | Average Discharging Voltage |
میانگین چگالی ویژه الکترولیت تمامی سلهای موجود درباتری | Average Specific Gravity |
میانگین دمای تمامی سلهای موجود در یک باتری | Average Temperature |
جریان اصلی یک دانسیته جریان کم فارادیک که در زمانی که جریان فارادیک صفر در نظر گرفته می شود در الکترود جریان دارد . | Background Current (Density) |
بافل یک قطعه غیر رسانا که در بخش فوقانی دسته صفحات پیل منفذ دار تعبیه می شودو به عنوان سطح مبنای الکترولیت مورداستفاده قرار می گیرد . این قطعه غیر رسانا سطح فوقانی صفحات باتری را از اشیائی که ممکن است از طریق منافذ تهویه به داخل باتری نفوذ کند محافظت می نماید | Baffle |
سولفات باریم بخشی از موادمنبسط کننده در خمیر صفحات منفی | Barium Sulfate |
میله های شبکه های باتری میله های افقی وعمودی شبکه ها که برای توزیع جریان به کار می رود و مواد فعال را درجای خود نگه می دارد | Bars |
بارتون فرایندی است برای ساخت اکسید سرب که در طی آن سرب مذاب بوسیله جریان هوا در درجه حرارت بین 330 تا 400 درجه سانتی گراد اکسید می شود . | Barton Process |
جعبه باتری حاوی بلوک ورق، اتصال و الکترولیت | Battery case |
واحد تامین انرژی الکتریکی برای یک باتری ثانویه | Battery charger |
شارژ و دشارژ اولیه باتری | Battery Conditioning |
نگهدارنده باتری ، کلاف باتری | Battery Cradle |
ظرفیت اسمی باتری، طول عمر باتری باری (برحسب آمپر یا وات ) که انتظار می رود یک باتری درمدت زمان مشخص تولید نماید. | Battery Duty Cycle |
بازدهی الکتروشیمیائی باتری | Battery Efficiency |
سطح آب باتری | Battery Fluid Level |
بست باتری | Battery Hold Down Clamp |
چرخه عمر باتری | Battery Life Cycle |
نمایشگر باتری وسیله ای جهت نمایش پارامترهائی ازقبیل ولتاژ سل ، ولتاژ باتری،دما و غیره | Battery Monitor |
ولتاژ اسمی باتری | Battery Nominal Voltage |
درپوش اسید ، آبریز باتری | Battery Plug |
مثبت یا منفی بودن قطبهای باتری | Battery Polarity |
افت توان باتری | Battery Power Loss/Battery Run Down |
قفسه ای که جهت نگهداری تعدادی از باتریها مورد استفاده قرار می گیرد .متداول ترین ماده مورد استفاده فولاد می باشد با پوششی مقاوم در برابر خوردگی اسید . | Battery Rack/Battery Stand |
سپراتور باتری، صفحه عایق باتری | Battery Separators |
این اصطلاح توصیف آزمون برای تعیین وضعیت شارژ و سطح الکترولیت باتری های سرب با الکترولیت مایع است. وضعیت شارژ با اندازه گیری چگالی اسید مشخص می شود. | Battery test |
سینی باتری | Battery Tray |
نوار پلاستیکی قابل انعطاف u شکل مورد استفاده جهت نگهداری الیاف شیشه ای روی صفحه مثبت و یا جهت جداسازی لبه های صفحه مثبت یا منفی كه برای جلوگیری ازاتصال کوتاه بکار می رود | Binding Strip-Plate |
الکترودمشترک بين دوسل الکتروشیمیائی که قطب مثبت از یک سل را به قطب منفی سل دیگر ازلحاظ الکتریکی متصل می کند | Bipolar Electrode |
شارژ با سرعت زیاد و کوتاه مدت (شارژ سریع و کوتاه ) شارژ باتری در ماکزیمم ولتاژ مجاز در زمان تعریف شده برای حصول اطمینان از ظرفیت ماکزیمم باتری | Boost Charge |
باتریی که به منظور کاهش ولتاژ ونوسانات شدید جریان به منبع جریان مستقیم متصل میشود. | Buffer Battery |
باتری سرب - اسیدی | Lead – Acid Battery |
الکترود سومی که به عنوان الکترود مرجع برای تعیین ولتاژ(پتانسیل)الکترودهای مثبت/ منفی درسلهای سربی استفاده می شود . | Cadmium Electrode |
توانایی باتری با شارژ کامل به تحویل مقدار مشخصی از برق (آمپر ساعت، AH) در یک نرخ (آمپر، A) در طی یک دوره محدود از زمان (ساعت). | Capacity |
پایه الکتروشیمیایی واحد جریان تولید در یک باتری متشکل از مجموعه ای از صفحات مثبت، صفحات منفی، الکترولیت، جداکننده و پوسته. شش سلول در یک باتری سرب اسید 12 ولت وجود دارد. | Cell |
مقدار جریان در آمپر ساعت که باتری می تواند در حالت شارژ تعریف شده ، در درجه حرارت و شارژ ولتاژ مشخص در یک دوره زمانی تعریف شده بپذیرد. | Charge Acceptance |
آمپر ساعتهای بازگردانده شده به باتری توسط عمل شارژ به آمپر ساعتهای گرفته شده از باتری طی عمل دشارژ بر حسب درصد | Charged Volume |
مسیر جریان الکترون ها. مدار بسته یک مسیر کامل است. مدار باز یک مسیر شکسته و یا قطع شده است. | Circuit |
میزان آمپری که یک باتری اسید سرب می تواند در دمای 17.8- سانتیگراد به مدت 30 ثانیه و حفظ حداقل 1.2 ولت برای هر سلول، تحویل دهد. | Cold Cranking Rating |
پلی پروپیلن و یا لاستیک سخت نگهدارنده صفحات باتری، تسمه و الکترولیت | Container |
واکنش شیمیایی مخرب از الکترولیت مایع با مواد واکنش پذیر | Corrosion |
درب برای نگهدارنده | Cover |
میزان جریان برق و یا حرکت الکترون ها در طول یک هادی | Current |
در یک باتری، یک تخلیه به علاوه یک شارژ برابر است با یک چرخه. | Cycle |
تعداد کل دفعات شارژ یا دشارژ یک باتری ، تحت شرایط خاص تا زمانیکه ظرفیت باتری از حداقل تعیین شده ، کمتر نشود. | Cycle Life |
دشارژی که بیش از 80% ظرفیت اسمی باتری را مصرف می کند.این فرایند سیکل عمیق در خودروهای تفریحی ، ویلچیرها ،خودروهای مخصوص ورزش گلف یا ... به کار میرود. | Deep Cycle |
حالتی که در آن یک سلول با استفاده از جریان کم به طور کامل تخلیه شده ، به طوری که ولتاژ کمتر از ولتاژ تخلیه نهایی باشد. | Deep Discharge |
تخلیه 50% یا بیش از 50% ظرفیت اسمی یک سل یا باتری | Deep Discharge |
آن بخش از ظرفیت اسمی یک سل یا باتری که در طی هر سیکل دشارژ تخلیه می شود و بر حسب درصد بیان می شود. | Depth of Discharge(DOD) |
غوطه ورکردن موقت صفحات تازه خمیرمالی شده در اسید سولفوریک رقیق | Dipping |
هنگامی که یک باتری جریان تحویل دهد. | Discharge |
باتری یا سلولی که الکترولیت آن حالت سیال نداشته باشد یعنی به شکل خمیر ، ژل باشد و یا در موارد سپراتور متخلخل ریز جذب شده باشد. | Dry Cell |
تعداد دفعاتی که باتری در معرض شارژ ، دشارژ ، شارژ بیش از حد وانبارداری قرار می گیرد. | Duty Cycle / Life Cycle |
در باتری های اسید سرب، الکترولیت اسید سولفوریک رقیق شده با آب است. | Electrolyte |
ولتاژ نهائی ، ولتاژ پایانی ولتاژ باتری یا پیل در نقطه ای که ظرفیت اسمی دشارژ برابر حد تعیین شده و مشخص انجام شده است. | End Point Voltage |
آزمایش دوام ، تست پایداری آزمایشی که در آن طول عمر باتریهای ساخته شده تخمین زده می شود. | Endurance Test |
شبکه اکسپند ، شبکه باتری که از پانچ و کشش صفحات سرب به دست آید. | Expanded Metal Grid |
از دست دادن طولانی مدت ظرفیت، در طول استفاده | Fading |
حالتی که یک باتری کارکرد رضایت بخش ندارد. | Failure |
حالتی که در آن یک سلول یا باتری نمی تواند به یک سطح رضایت بخش شارژ شود. | Failure, permanent |
یک حالت خرابی که می توان آن را با استفاده از روش های الکتریکی خاص جبران نمود. | Failure, reversible |
شارژی که در ولتاژ جریان بالا انجام می شود و ظرفیت باتری را ظرف یک تا پنج ساعت به 95 % وضعیت شارژ می رساند .( در باتری سرب اسیدی) | Fast Charge |
جریان شارژ نهایی، آخرین جریان یک عملیات شارژ IU است. | Final charging current |
نشان دهنده پایین ترین سطح ولتاژ مجاز است که یک باتری و یا سلول می تواند تخلیه شود. تخلیه پایین تر این ولتاژ قطع (تخلیه عمیق) باعث صدمه و یا از بین بردن سلول الکتروشیمیایی در انواع باتری های مختلف می شود. | Final discharging voltage |
از بین بردن رطوبت سطح صفحات تازه خمیر مالی شده | Flash Drying |
شارژ الکتریکی اولیه برای تبدیل توده های فعال به حالت شارژ | Forming |
قسمت های بیرونی تقویت شده از یک شبکه باتری | Frame |
تغییر در چگالی ویژه الکترولیت در یک باتری سرب اسیدی هنگام دشارژ باتری | Gravity Drop |
اصطلاحی که برای توصیف اختلاف بین بیشترین وکمترین چگالی ویژه بین خانه های باتری استفاده می شود. | Gravity Spread |
چارچوب آلیاژ سرب که مواد فعال یک پلیت باتری را نگهداری می کند. | Grid |
پتانسیل مرجع یک مدار است. | Ground |
نشت جریان الکتریکی از مدار که معمولا موجب کاهش ظرفیت باتری می شود. | Ground Leakage |
کیسه نگهدارنده صفحات | Guntlet |
باتری توانمند برای کار در شرایط سخت | Heavy Duty Battery |
شارژ با یک جریان قوی بیشتر از 1C | High current charging |
تخلیه با شدت جریان بیشتر از 5C | High current discharging |
اتصال باتری به دستگاه شارژ | Hook Up |
مقاومت ظاهری مدار متناوب به جریان، متشکل از راکتانس و مقاومت اهمی. | Impedance |
یک باتری ذخیره به برای تامین نیروی تجهیزات صنعتی استفاده می شود. | Industrial battery |
شارژ اولیه اولین فرآیند شارژ پس از اینکه الکترولیت در یک باتری خشک ریخته می شود. | Initial charge |
دمای الکترولیت، زمانی که شارژ یا تخلیه آغاز می شود. | Initial temperature |
ولتاژ اولیه، ولتاژ کاری زمان آغاز تخلیه می باشد. | Initial voltage |
مقاومت اهمی یک باتری | Inner resistance |
مقاومت قابل اندازه گیری در برابر جریان در یک باتری که به عنوان یک افت ولتاژ متناسب با جریان تخلیه، بروز می کند. | Inner resistance, effective |
مقاومت بين باتري و اتصال بدنه خودرو | Insulation resistance |
مقاومت الکتریکی بین قطب های دو سل که به صورت الکتریکی به هم متصل شده اند. | Intercell Connections Resistance |
باتری ها با توجه به استاندارد JIS تست می شوند. | JIS Code |
کربن بسیار ریز که از سوزاندن روغن یا گاز در شرایط کنترل شده، بدست می آید. | Lamp black |
شکل قرار گرفتن ترمینالها ، آرایش ترمینالها | Layout |
فلز نرم ، سنگین و چکش خوار با رنگ نقره ای مایل به آبی . به صورت ماده اولیه در ساخت باتری های سرب- اسیدی به کار می رود با نشانه Pb | Lead (Pb) |
یک باتری که در آن الکترودها از سرب تشکیل شده در حالی که الکترولیت شامل اسید سولفوریک رقیق است. | Lead battery |
دی اکسید سرب | Lead Dioxide |
اکسید خاکستری سرب | Lead Grey Oxide |
اکسید سرب | Lead oxide |
بازیابی خمیر در باتری های سرب اسیدی | Lead Paste Reclaim |
اکیسد قهوه ای رنگ سرب که ماده فعال موجود در صفحات مثبت کاملا شکل گرفته است با فرمول pbO2 | Lead Peroxide |
ترکیب کریستالی سفید ناشی از واکنش بین اسید سولفوریک و ترکیبات سرب ، ماده تشکیل شده در هردو صفحات مثبت و منفی باتری سرب- اسید در هنگام دشارژ | Lead sulfate |
فرمول شیمیایی 3 PbO | Lead sulfate, tetrabase |
سرب اکسید نشده و باقیمانده در صفحات پس از فرایند کیورینگ | Lead, free (Pbmetallic) |
آلیاژ سرب – کلسیم | Lead-calcium alloy |
بخش فلزی با پوشش نازک از سرب فلزی است که در سطح های گالوانیزه استفاده می شود | Lead-coated part |
خطوط افقی برروی دیواره های جانبی یک باتری که حداکثر و حداقل سطح الکترولیت را نشان می دهد. | Level Lines |
تنظیم کردن سطح الکترولیت یک باتری تا ارتفاع مشخص | Leveling |
مدت زمان عملکرد مفید که بر حسب سال و یا تعداد سیکل های شارژ و دشارژ محاسبه می شود. | Life Cycle |
زائده ای بر روی دیواره سینی باتری که سوراخی در آن تعبیه شده و بدان وسیله می توان باتری را بلند نمود. | Lifting Eye |
اصطلاح کلی برای مولفه های چوبی غیر سلولز | Lignin |
بار | Load |
تخلیه خود به خودی یک باتری ناشی از تشکیل پیل موضعی | Local Action |
افت ظرفیتی که در یک سل یا باتری در مدار باز ناشی از کنش موضعی رخ می دهد. | Loss of Charge |
شارژ با جریان کم | Low current charging |
دشارژ با جریان کم | Low current discharging |
باتریهائی که نیاز به مقدار کمی مراقبت دارند | Low Maintenance Battery |
پرچم شبکه باتری | Lug |
ماشین ریخته گری شبکه ها و قطعات ریختگی باتری | Machine casting |
نگهداری باتری در یک وضعیت شارژ کامل به وسیله شارژ کننده با ولتاژ پائین شارژ کننده | Maintained capacity |
مراحل لازم برای نگهداری یک باتری در شرایط مناسب ، مانند افزودن آب به الکترولیت جهت جبران کاهش آب باتری | Maintenance |
باتری که نیاز به افزودن آب و یا شارژ مجدد جهت جبران شارژ خودبه خودی ندارد و در باتری های سرب اسیدی معمولا شبکه های این باتریها را با آلیاژهای کم آنتیموان و یا بدون آنتیموان می سازند و از در پوشهای ویژه ای جهت میعان آب تبخیر شده استفاده می کنند. | Maintenance-free battery |
... | Mass, active |
شارژ مجدد یک باتری با جایگزینی فیزیکی مواد فعال دشارژ شده | Mechanical Recharging |
ولتاژ باتری بین وضعیت شارژ کامل و دشارژ کامل | Mid-Point Voltage |
فرآیندی که در آن آب ، اسید سولفوریک ، اکسید سرب منبسط کننده ها ( در صورت وجود خمیر منفی ) با هم ترکیب می شوند تا خمیر باتری تشکیل گردد. | Mixing |
قالب ریخته گری | Mold, casting |
پدیده ای حاصل از سرب اسفنجی تشکیل شده در اطراف صفحه منفی که توسط شارژ ودشارژ مداوم یک باتری ایجاد می شود. | Moss Reaction |
خمیر باتری | Mud |
الکترود منفی | Negative electrode |
قطب منفی | Negative terminal |
ولتاژ تقریبی مدار باز یک سل یا باتری . برای مثال ولتاژ اسمی یک باتری سرب- اسیدی دو ولت در هر سل می باشد اما ولتاژ واقعی بالاتر و تابعی از چگالی ویژه الکترولیت می باشد. | Nominal voltage |
باتری یک بار مصرف ، باتری غیر قابل شارژ مجدد | Non Rechargeable Battery |
یک واحد برای اندازه گیری مقاومت الکتریکی یا امپدانس در یک مدار الکتریکی. | Ohm |
قفسه باتری | Open Battery Rack |
ارژ مجدد نسبی باتری ، خصوصا باتری های ساکن ، در زمان مناسبی از روز که باتری مورد استفاده نمی باشد. | Opportunity Charging |
ادامه شارژ باتری پس از آنکه باتری به بالاترین حد شارژ خود رسیده باشد. | Output Voltage |
ادامه شارژ یک باتری تا ولتاژی کمتر از میزان دشارژ توصیه شده | Over Discharge |
اتصال موازی چند باتری به یکدیگر | Parallel Connection |
مخلوطی از ترکیبات مختلف ( به طور مثال اکسید سرب و آب ، اسید سولفوریک ) که برای پوشش دهی شبکه های مثبت و منفی سرب مورد استفاده قرار میگیرد . این خمیر پس از طی مراحل بعدی مانند کیورینگ و فرماسیون به موادفعال مثبت ومنفی تبدیل میشود. | Paste |
صفحه باتری | Pasted Plate , Faure Plate |
حداکثر توانی که می توان از یک باتری به طور متناوب و در یک فاصله زمانی معین گرفت بدون آنکه به باتری صدمه جدی وارد آید. | Peak Load / Peak Power |
یک صفحه نازک پلاستیکی که به منظور جلوگیری از ریزش خمیر روی صفحات مثبت یا منفی کشیده می شود. | Perforated Retainer |
آزمایش تست ظرفیت باتری در یک جریان ثابت | Performance Test |
ولتاژی که یک باتری با شارژ کامل در لحظات اولیه از خود نشان دهد. این ولتاژ به طور معمول بالاتر از ولتاژ اسمی باتری می باشد. | Peroxide Voltage |
غوطه ورکردن صفحات باتری در اسید سولفوریک رقیق. | Pickle |
صفحه باتری شامل شبکه و مواد فعال | Plate |
شامل صفحات مثبت و منفی مونتاژ شده یک خانه باتری است . | Plate Block |
خمیر مالی صفحات باتری | Plate Pasting |
صفحه منفی باتری | Plate – Negative |
الکترودی که هنگام شارژ باتری جریان بار الکتریکی از آن به مدار خارجی منتقل می شود. | Plate – Positive |
پیچ باتری | Plug |
نشان دهنده مثبت و منفی بودن الکترود است. | Polarity |
قطبی که در آن جریان بار الکتریکی مثبت ( جریان قراردادی) از مقدار خارجی به سمت قطب منفی و در هنگامی که سل تحت دشارژ قرار می گیرد ، به سمت قطب منفی منتقل می شود. | Positive Terminal |
قطعه ای که دسته صفحه های انتهایی باتری را به قطب های مثبت و یا منفی متصل می کند. | Post |
آب مقطر | Purified Water |
معمولا باتری ها در حالت عادی با جریانی برابر 2% ظرفیت اسمی شارژ می شوند در شارژ سریع جریان شارژ بین 2/0 تا 5/0 ظرفیت مذکور است | Quick Charge |
صفحه باتری قبل از عملیات فرماسیون | Raw Plate |
شارژ باقیمانده | Remaining charge |
ظرفیت باقی مانده بعد از دشارژ | Remaining capacity |
فرایندی است که به منظور متعادل ساختن شارژ صفحات باتری انجام می شود. این عدم توازن شارژ می تواند هنگام استفاده از باتری رخ دهد. فرایند مذکور شامل دشارژ آهسته ، عمیق باتری و شارژ مجدد آن با یک جریان ثابت و با حدود 30 درصد شارژ اضافی می باشد. | Reconditioning |
واکنش شیمیایی است که می تواند در هر دو جهت انجام شود. (اکسیداسیون یا کاهش) | Reaction, reversible |
میزان آمپر ساعت هایی که یک باتری در شرایط شارژ کامل با یک سرعت دشارژ معین تا رسیدگی به یک ولتاژ نهایی مشخص تولید می کند. | Rated Capacity |
ولتاژ باقی مانده | Residual Voltage |
شارژ مجدد | Recharging |
در باتریهای سرب اسیدی به زمانی ( به دقیقه ) که باتری می تواند در 80 درجه فارنهایت با جریان ثابت 25 آمپر از حالت شارژ کامل تا ولتاژ نهائی 5/10 ولت تخلیه گردد اطلاق گردد این زمان معرف ذخیره باتری است . | Reserve Capacity Rating |
لجن سربی ناشی از ریزش صفحات در قسمت تحتانی باتری های سرب- اسیدی | Sediment |
فضای خالی ته جلد باتری برای انباشته شدن لجن ناشی از ریزش مواد فعال صفحات به منظور جلوگیری از اتصال کوتاه. | Sediment space |
تخلیه آهسته باتری بدون اتصال به یک مصرف کننده خارجی | Self-discharging |
یک لایه عایق الکتریکی که به صورت فیزیکی دو الکترود با قطبیت مخالف را از هم جدا می سازد. عایق باید برای یونهای الکترولیت قابل عبور بوده در بعضی موارد خاصیت ذخیره کردن الکترولیت را داشته باشد ونسبت به الکترولیت فعال نباشد. | Separator |
ترتیب قرار گرفتن سلهای درون باتری که در آن قطب مثبت هر سل به قطب منفی سل مجاور متصل باشد.بنابراین ولتاژ نهایی باتری مجموع ولتاژهای تمام سلها است . | Series Connection |
مقیاسی که در طول آن باتری تحت شرایط برنامه ریزی شده به طور رضایت بخش کار کند .این مقیاس معمولا بر حسب واحد زمان و یا تعداد دفعات شارژ و دشارژ باتری بیان می شود. | Service Life |
طول عمر باتری بر حسب تعداد دفعات شارژ و دشارژ | Service life, cyclical |
طول عمر باتری بر حسب زمان | Service life, useful |
مدت زمانی که میتوان باتری را بدون نیاز به شارژ مجدد نگهداری نمود. | Shelf life |
قطعه ای که به منظور فیکس کردن دسته صفحه داخل خانه باتری به کار می رود. در مواردی به منظور سبک بودن این قطعات متخلخل ساخته می شوند. | Shims |
حفره هایی که به منظور سهولت در حمل و بر روی جلد تعبیه می شوند. | Shipping vent |
ضد ضربه | Shock-resistant |
اتصال کوتاه | Short Circuit |
شرایطی که در آن ولتاژ باز یک باتری در هنگام ضربه مکانیکی ناپایدار می شود.مقاومت این اتصال کوتاه موردی می تواند کم یا زیاد باشد. | Short,intermittent |
به باتری هایی گفته می شود که به منظور استارت ، روشنائی و تولید جرقه در وسایل نقلیه بکار می رود. | SLI |
شارژ مجدد باتری با شدت جریان کم | Slow charge |
میزان شارژ الکتریکی در باتری که به عنوان درصدی از تفاوت بین وضعیت شارژ کامل و دشارژ کامل نشان داده می شود. | SOC/state of charge |
نسبت ظرفیت به وزن یک باتری بر حسب آمپر ساعت بر کیلوگرم | Specific capacity |
نسبت انرژی به وزن باتری بر حسب وات ساعت بر کیلوگرم | Specific Energy /Gravimetric energy |
شارژ استاندارد | Standard charging |
اضافه شارژ اندک باتری با جریانی در حدود %3-%1 ظرفیت اسمی به منظور نگهداری دایمی باتری در حال شارژ | Standby charge / Trickle charge |
حالت شارژ | State of Charge (SOC) /Health (SOH) |
ماده فعال الکترولیت در باتری سرب اسیدی | Sulphuric acid |
نوعی قطب باتری که اغلب شامل سوراخی برای اتصال سیم می باشد. | Tab |
شارژی که در آن جریان ولتاژ در زمان شارژ مجدد کاهش می یابد. | Taper charge |
میانگین دمای اجزای باتری | Temperature cell |
غییرات ظرفیت اسمی یک باتری نسبت به درجه حرارت ( در مقایسه با درجه حرارت مرجع ) | Temperature coefficient of capacity |
تغییرات ولتاژ مدار باز یک باتری نسبت به درجه حرارت ( در مقایسه با درجه حرارت مرجع ) | Temperature coefficient of voltage |
روشی که از طریق یک مدار کنترل کننده در شارژ ( که متناسب با درجه حرارت باتری عمل می نماید) جریان شارژ باتری را از شارژ سریع کاهش داده و به شارژ ملایم تغییر می دهد. | Temperature cut – off(TCO) |
دمای تعریف شده الکترولیت جهت انجام تستهای ظرفیت باتری | Temperature, nominal |
میانگین دمای محیط اطراف باتری | Temperature,ambient |
قطب باتری ، ترمینال | Terminal |
ظرفیت محاسبه شده یک باتری با فرض آنکه مواد فعال باتری 100% در واکنشها شرکت کنند.معمولا در باتری های سرب اسیدی ظرفیت واقعی بین 40 تا 60 درصد ظرفیت تئوری می باشد. | Theoretical capacity |
انرژی مخصوص محاسبه شده یک باتری با فرض آن که مواد فعال باتری 100% در واکنش شرکت کنند. معمولا در باتری های سرب اسیدی ظرفیت واقعی بین 40 تا 60 درصد ظرفیت تئوری می باشد. | Theoretical specific energy |
عملیات و روشهایی که توسط آن باتری را در طول دوره شارژ و دشارژ در یک محدوده مشخص حرارتی نگه می دارند. | Thermal management |
با افزایش دما در باتری و متعاقب آن افزایش سرعت واکنشها، جریان الکتریکی بیشتری تولید خواهد شد . این افزایش جریان نیز افزایش دما را در پی خواهد داشت و با ادامه این دور دمای باتری تا حد غیر قابل کنترل بالا خواهد رفت که می تواند منجر به پدیده هائی از جمله از کار افتادگی باتری ، انفجار و ... گردد. | Thermal runaway |
مجموع کل انرژی که باتری در طول عمر خودتولید می کند. | Throughput |
تمام قطعات سربی مورد استفاده در سل باتری که خارج از سیستم الکتروشیمیائی آن قراردارند. | Top lead |
شارژی با سرعت کم که شارژ یک سل را بدون آسیب رساندن به آن کامل می کند. | Topping charge |
روش شارژی که در آن باتری به طور دائم و یا تناوبی به یک منبع جریان ثابت متصل است تا بدین وسیله باتری در شرایط کاملا شارژ باقی بماند . | Trickle charging |
حداقل اسید موردنیاز برای غوطه وری صفحات باتری و شرکت واکنشهای دشارژ. | Useful acid |
عمر مفید باتری | Useful life |
شیر ، دریچه ، سوپاپ ، سرپوش | Valve |
باتری سرب اسیدی مجهز به سوپاپ تنظیم | Valve regulated lead acid |
باتری سرب اسیدی مجهز به سوپاپ تنظیم | Valve Regulated Lead Acid (VRLA) Battery |
پیچ درب باتری | Vent cap / vent plug |
وپاپ اطمینان در سلول که در صورت فشار زائد باز و زمانی که فشار به حالت طبیعی بازگشت، به صورت خودکار بسته می شود. | Venting valve, recloseable |
واحد اندازه گیری ولتاژ الکتریکی | Volt |
وش انتقال جریان شارژ به باتری از شارژ سریع تا شارژ ملایم با کنترل مدار در شارژ که بوسیله دما یا ولتاژ باتری فعال می شود. | Voltage and temperature dependent cutoff (VTCO) |
فاصله زمانی در ابتدای دشارژ یک باتری که در طی آن ولتاژ کاری یک باتری پایین تر از حد ثابت آن باشد.این پدیده معمولا به علت وجود یک لایه عایق غیر فعال برروی الکترود منفی بوجود می آید. | Voltage delay |
افت غیر طبیعی میزان ولتاژ در طول مرحله دشارژ باتری | Voltage depression |
افت لحظه ای ولتاژ زمانی که تخلیه جریان بالا استفاده می شود. | Voltage dip |
ولتاژ ایجاد شده در دو سر عنصر یا رسانا در اثر عبور جریان از مقاومت یا امپدانس آن عنصر یا رسانا. | Voltage drop |
کاهش تدریجی در ولتاژ پس از یک زمان طولانی مشخصه ای که در بسیاری از دشارژهای سیلد استفاده می شود. | Voltage plateau |
اختلاف بین حداقل و حداکثر ولتاژ سل که در یک باتری یا یک رشته از باتری ها وجود دارد . زمانیکه سلها در حال شارژ یا دشارژ می باشند. | Voltage range |
غییر در قطبیت طبیعی باتری بر اثر دشارژ بیش از حد | Voltage reversal |
متوسط ولتاژ باتری در هنگام تخلیه با شدت جریان کم است. | Voltage, nominal |
نسبت انرژی خروجی از یک سل یا باتری به حجم آن | Voltmetric energy density |
دانسیته توان باتری | Voltmetric power density |
آب مقطر ، آب خالص | Water,purified |
واحد توان الکتریکی معادل یک ژول بر ثانیه. | Watt |
جوش ، جوش دادن | Welding |
مدت زمانی که یک باتری می تواند در شرایط شارژ تر باقی بماند. | Wet charged stand |
دشارژ باتری بعد از فرماسیون | Wet formed discharge |
مدت زمانی که یک باتری می تواند در شرایط دشارژ مرطوب قرارگیرد قبل از آنکه ظرفیت شارژ از بین برود. | Wet shelf life |
ظرفیت باتری | Working capacity (energy) |
ولتاژ باتری هنگامی که یک مصرف کننده الکتریکی به آن متصل می گردد. این ولتاژ از ولتاژ اسمی باتری قدری کمتر می باشد. | Working voltage |
میزان دشارژ باتری را معمولا به صورت تعداد ساعتی که یک باتری جریان تولید می کند ، بیان می کند. | X-hour rate |
انرژی خروجی از باتری | Yield |
آزمایش ساییدگی | Abrading Test |
افزایش ناگهانی ولتاژ | Abrupt Charge of Voltage |
الکترولیت جذب شده الکترولیتی که به دلیل جذب درسپراتور بدون حرکت مانده است و این سپراتور معمولا از فیبرهای شیشه ای ساخته می شود. | Absorbed Electrolyte |
حصیری از الیاف شیشهای کوچک است که برای فیلتر کردن اسید سولفوریک در باتریهای سرب - اسیدی استفاده می شود. | Absorbent Glass Mat (AGM) |
قابلیت جذب ، ظرفیت جذب | Absorption Capacity |
ضریب جذب، قابلیت جذب | Absorption Factor |
توان جذب، قدرت جذب | Absorption Power |
آمپرسنج جریان متناوب | Ac Ampere Meter |
تست عملکرد اولیه | Acceptance Test |
الکترود تغذیه | Accumulation Electrode |
دانسیته اسید، چگالی اسید | Acid Density |
نشان دهنده سطح الکترولیت در باتری | Acid Level Indicator |
زمانی که در حین شارژ سلول های اسید - سربی، اسید چگالی بالا در صفحات تولید شده است. این اسید سنگین در اثر گرانش به بخش پایینتر سلول میچکد. در حالی که اسید چگالی پایین به سمت بالای سلول میرود. این طبقه بندی از اسید می تواند به از دست دادن ظرفیت و / یا شکست باتری می شوند | Acid Stratification |
اسید شوئی ، شستشو با اسید | Acid Treating |
اسک حفاظت در برابر بخار اسید | Acid Vapor Canister |
ضد اسید | Acid-proof |
باتری صوتی – نوری | Acoustico-Optical Cell |
قدرت اثر ، پتانسیل اثر، پتانسیل کار ، قدرت کنش | Action Potential |
زمان مجازانبارداری مدت زمانی که يك باتری شارژپذیر میتواند در حالت شارژ شده در یک دمای معین نگهداری شود تا ظرفیت آن پائین تر از سطح تعیین شده قرار گیرد | Activated Stand Life |
اضافه پتانسیل جهت فعال سازی ( پدیده پلاریزاسیون ) میزان اضافه ولتاژ مربوط به مرحله مقدماتی واکنش انتقال بار درواکنش کلي الکترود | Activation Over Potential(Polarization) |
فعال سازی باتری خشک فرآیند فعال سازی باتری خشک (بدون الکترولیت ) با واردکردن الکترولیت و یا غوطه ور کردن آن در الکترولیت | Activation-Dry Charged Battery |
خورردگی پیشرونده | Active Corrosion |
موادی که درواکنش شارژ و دشارژ الکترودها شرکت می کنند. | Active Material |
بهره وری مواد فعال بخشی ازموادفعال که درطول دشارژ واکنش می دهد. قبل از آنکه دیگر باتری نتواند جریان ولتاژ مفید را ارائه دهد. | Active Material Utilization |
ضریب فعالیت | Activity Coefficient |
ظرفیت واقعی یک باتری مقدار آمپر ساعتی که یک باتری میتواند در شرایط معین( از جمله سرعت تخلیه ، دمای اولیه باتری و ولتاژ نهائی ) تولید کند . | Actual Capacity |
فرسودگی کاهش ظرفیت در باتری به علت استفاده مکرر و یادر اثر گذشت زمان | Aging |
الیاف شیشه ای جاذب رطوبت عایقهای الکتریکی از جنس الیاف شیشه ای متخلخل که به عنوان نگهدارنده الکترولیت در برخی باتریها عمل میکنند و متداول ترین عایق مورداستفاده در باتری سرب اسیدی VRLA می باشند | AGM (Absorbed Glass Mat) |
اکسید شده توسط هوا تخلیه الکتریکی صفحه منفی شارژ شده به علت اکسيداسیون در مجاورت هوا به همراه تولید گرما | Air Oxidized |
واحد اندازه گیری جریان الکترونی، یا عبور جریان از طریق یک مدار است. | Ampere (Amp, A) |
واحد اندازه گیری برای ظرفیت ذخیره سازی برق و باتری است، به دست آمده با ضرب جریان در آمپر های زمان در ساعت تخلیه باشد. (مثال: یک باتری ارائه می شود که 5 آمپر به مدت 20 ساعت ارائه می شود 5 آمپر * 20 ساعت = 100 آمپر ساعت ظرفیت.) | Ampere Hours (Amp-Hr, AH) |
بازدهی الکتروشیمیائی باتری (بازدهي الكتروشيميائي باتري بر اساس نسبت اخذ شده (برحسب وات-ساعت ) از باتري به انرژي داده شده به آن براي شارژ اوليه باتري بر حسب درصد.) | Ampere-Hour Efficiency |
ظرفیت سنج بر حسب آمپر ساعت، کنتور آمپر ساعت دستگاهی که میزان انرژی الکتریکی را بر حسب ساعت ثبت می کند | Ampere-Hour Meter |
آمپرومتری یک تکنیک الکتروشیمیائی بر اساس اندازه گیری جریان عبوری از الکترود کار دریک سل الکترو شیمیائی | Amperometry |
آند در یک سل الکتروشیمیائی آند الکترودی است که در آن اکسیداسیون رخ می دهد و در یک سل الکترولیتی آند الکترود مثبت است ، درصورتیکه در سل گالوانیک الکترود منفی می باشد.جهت قراردادی جریان از سوی قطب مثبت به سمت قطب منفی می باشد. | Anode |
تخریب آند ،ریزش آند | Anode Drop/Anode Fall |
لجن آندی لجن باقیمانده از آند ناخالص فلزی (مانند مس ) به واسطه تخریب آن در مرحله تصفیه به روش الکترولیز. | Anode Slime/Anode Mud |
آندکار ، آندایزینگ فرآیند تولیدیک فیلم اکسیدی بر روی فلزات و آلیاژها توسط الکترولیز است . فلز مورد نظر باید در یک سل الکترولیتی خواص ویژه سطح مانند مقاومت خوردگی ، مقاومت در برابر ساییدگی سختی ، شکل ظاهری و غیره را بهبود بخشد. | Anodizing |
آنولیت فاز الکترولیتی در تماس باآند | Anolyte |
پوشش ضدخوردگی ، روکش ضد زنگ | Anti Corrosion/Anti Corrosive Coating |
قطبهای غیر همنام | Antilogous Poles |
آنتیموان فلزی که معمولا برای افزایش قابلیت ریخته گری و استحکام در آلیاژهای شبکه های باتری های سرب اسیدی بکار می رود.افزایش این فلز در شبکه های باتریهای سرب اسیدی معمولا منجر به کاهش آب در الکترولیت باتریها شده به همین دلیل در باتریهائی که نیازبه تعمیر و نگهداری ندارند، از این فلز کمتر استفاده می شود . | Antimony/stibium = Sb |
دانسیته ظاهری | Apparent Density |
باتری با الکترولیت حاوی آب | Aqueous Battery |
دسته صفحه باتری | Assembled Element |
میانگین ولتاژ تمامی سلهای موجود در یک باتری | Average Discharging Voltage |
میانگین ولتاژ درطول مرحله دشارژ | Average Discharging Voltage |
میانگین چگالی ویژه الکترولیت تمامی سلهای موجود درباتری | Average Specific Gravity |
میانگین دمای تمامی سلهای موجود در یک باتری | Average Temperature |
جریان اصلی یک دانسیته جریان کم فارادیک که در زمانی که جریان فارادیک صفر در نظر گرفته می شود در الکترود جریان دارد . | Background Current (Density) |
بافل یک قطعه غیر رسانا که در بخش فوقانی دسته صفحات پیل منفذ دار تعبیه می شودو به عنوان سطح مبنای الکترولیت مورداستفاده قرار می گیرد . این قطعه غیر رسانا سطح فوقانی صفحات باتری را از اشیائی که ممکن است از طریق منافذ تهویه به داخل باتری نفوذ کند محافظت می نماید | Baffle |
سولفات باریم بخشی از موادمنبسط کننده در خمیر صفحات منفی | Barium Sulfate |
میله های شبکه های باتری میله های افقی وعمودی شبکه ها که برای توزیع جریان به کار می رود و مواد فعال را درجای خود نگه می دارد | Bars |
بارتون فرایندی است برای ساخت اکسید سرب که در طی آن سرب مذاب بوسیله جریان هوا در درجه حرارت بین 330 تا 400 درجه سانتی گراد اکسید می شود . | Barton Process |
جعبه باتری حاوی بلوک ورق، اتصال و الکترولیت | Battery case |
واحد تامین انرژی الکتریکی برای یک باتری ثانویه | Battery charger |
شارژ و دشارژ اولیه باتری | Battery Conditioning |
نگهدارنده باتری ، کلاف باتری | Battery Cradle |
ظرفیت اسمی باتری، طول عمر باتری باری (برحسب آمپر یا وات ) که انتظار می رود یک باتری درمدت زمان مشخص تولید نماید. | Battery Duty Cycle |
بازدهی الکتروشیمیائی باتری | Battery Efficiency |
سطح آب باتری | Battery Fluid Level |
بست باتری | Battery Hold Down Clamp |
چرخه عمر باتری | Battery Life Cycle |
نمایشگر باتری وسیله ای جهت نمایش پارامترهائی ازقبیل ولتاژ سل ، ولتاژ باتری،دما و غیره | Battery Monitor |
ولتاژ اسمی باتری | Battery Nominal Voltage |
درپوش اسید ، آبریز باتری | Battery Plug |
مثبت یا منفی بودن قطبهای باتری | Battery Polarity |
افت توان باتری | Battery Power Loss/Battery Run Down |
قفسه ای که جهت نگهداری تعدادی از باتریها مورد استفاده قرار می گیرد .متداول ترین ماده مورد استفاده فولاد می باشد با پوششی مقاوم در برابر خوردگی اسید . | Battery Rack/Battery Stand |
سپراتور باتری، صفحه عایق باتری | Battery Separators |
این اصطلاح توصیف آزمون برای تعیین وضعیت شارژ و سطح الکترولیت باتری های سرب با الکترولیت مایع است. وضعیت شارژ با اندازه گیری چگالی اسید مشخص می شود. | Battery test |
سینی باتری | Battery Tray |
نوار پلاستیکی قابل انعطاف u شکل مورد استفاده جهت نگهداری الیاف شیشه ای روی صفحه مثبت و یا جهت جداسازی لبه های صفحه مثبت یا منفی كه برای جلوگیری ازاتصال کوتاه بکار می رود | Binding Strip-Plate |
الکترودمشترک بين دوسل الکتروشیمیائی که قطب مثبت از یک سل را به قطب منفی سل دیگر ازلحاظ الکتریکی متصل می کند | Bipolar Electrode |
شارژ با سرعت زیاد و کوتاه مدت (شارژ سریع و کوتاه ) شارژ باتری در ماکزیمم ولتاژ مجاز در زمان تعریف شده برای حصول اطمینان از ظرفیت ماکزیمم باتری | Boost Charge |
باتریی که به منظور کاهش ولتاژ ونوسانات شدید جریان به منبع جریان مستقیم متصل میشود. | Buffer Battery |
الکترود سومی که به عنوان الکترود مرجع برای تعیین ولتاژ(پتانسیل)الکترودهای مثبت/ منفی درسلهای سربی استفاده می شود . | Cadmium Electrode |
توانایی باتری با شارژ کامل به تحویل مقدار مشخصی از برق (آمپر ساعت، AH) در یک نرخ (آمپر، A) در طی یک دوره محدود از زمان (ساعت). | Capacity |
پایه الکتروشیمیایی واحد جریان تولید در یک باتری متشکل از مجموعه ای از صفحات مثبت، صفحات منفی، الکترولیت، جداکننده و پوسته. شش سلول در یک باتری سرب اسید 12 ولت وجود دارد. | Cell |
مقدار جریان در آمپر ساعت که باتری می تواند در حالت شارژ تعریف شده ، در درجه حرارت و شارژ ولتاژ مشخص در یک دوره زمانی تعریف شده بپذیرد. | Charge Acceptance |
آمپر ساعتهای بازگردانده شده به باتری توسط عمل شارژ به آمپر ساعتهای گرفته شده از باتری طی عمل دشارژ بر حسب درصد | Charged Volume |
مسیر جریان الکترون ها. مدار بسته یک مسیر کامل است. مدار باز یک مسیر شکسته و یا قطع شده است. | Circuit |
میزان آمپری که یک باتری اسید سرب می تواند در دمای 17.8- سانتیگراد به مدت 30 ثانیه و حفظ حداقل 1.2 ولت برای هر سلول، تحویل دهد. | Cold Cranking Rating |
پلی پروپیلن و یا لاستیک سخت نگهدارنده صفحات باتری، تسمه و الکترولیت | Container |
واکنش شیمیایی مخرب از الکترولیت مایع با مواد واکنش پذیر | Corrosion |
درب برای نگهدارنده | Cover |
میزان جریان برق و یا حرکت الکترون ها در طول یک هادی | Current |
در یک باتری، یک تخلیه به علاوه یک شارژ برابر است با یک چرخه. | Cycle |
تعداد کل دفعات شارژ یا دشارژ یک باتری ، تحت شرایط خاص تا زمانیکه ظرفیت باتری از حداقل تعیین شده ، کمتر نشود. | Cycle Life |
دشارژی که بیش از 80% ظرفیت اسمی باتری را مصرف می کند.این فرایند سیکل عمیق در خودروهای تفریحی ، ویلچیرها ،خودروهای مخصوص ورزش گلف یا ... به کار میرود. | Deep Cycle |
حالتی که در آن یک سلول با استفاده از جریان کم به طور کامل تخلیه شده ، به طوری که ولتاژ کمتر از ولتاژ تخلیه نهایی باشد. | Deep Discharge |
تخلیه 50% یا بیش از 50% ظرفیت اسمی یک سل یا باتری | Deep Discharge |
آن بخش از ظرفیت اسمی یک سل یا باتری که در طی هر سیکل دشارژ تخلیه می شود و بر حسب درصد بیان می شود. | Depth of Discharge(DOD) |
غوطه ورکردن موقت صفحات تازه خمیرمالی شده در اسید سولفوریک رقیق | Dipping |
هنگامی که یک باتری جریان تحویل دهد. | Discharge |
باتری یا سلولی که الکترولیت آن حالت سیال نداشته باشد یعنی به شکل خمیر ، ژل باشد و یا در موارد سپراتور متخلخل ریز جذب شده باشد. | Dry Cell |
تعداد دفعاتی که باتری در معرض شارژ ، دشارژ ، شارژ بیش از حد وانبارداری قرار می گیرد. | Duty Cycle / Life Cycle |
در باتری های اسید سرب، الکترولیت اسید سولفوریک رقیق شده با آب است. | Electrolyte |
ولتاژ نهائی ، ولتاژ پایانی ولتاژ باتری یا پیل در نقطه ای که ظرفیت اسمی دشارژ برابر حد تعیین شده و مشخص انجام شده است. | End Point Voltage |
آزمایش دوام ، تست پایداری آزمایشی که در آن طول عمر باتریهای ساخته شده تخمین زده می شود. | Endurance Test |
شبکه اکسپند ، شبکه باتری که از پانچ و کشش صفحات سرب به دست آید. | Expanded Metal Grid |
از دست دادن طولانی مدت ظرفیت، در طول استفاده | Fading |
حالتی که یک باتری کارکرد رضایت بخش ندارد. | Failure |
حالتی که در آن یک سلول یا باتری نمی تواند به یک سطح رضایت بخش شارژ شود. | Failure, permanent |
یک حالت خرابی که می توان آن را با استفاده از روش های الکتریکی خاص جبران نمود. | Failure, reversible |
شارژی که در ولتاژ جریان بالا انجام می شود و ظرفیت باتری را ظرف یک تا پنج ساعت به 95 % وضعیت شارژ می رساند .( در باتری سرب اسیدی) | Fast Charge |
جریان شارژ نهایی، آخرین جریان یک عملیات شارژ IU است. | Final charging current |
نشان دهنده پایین ترین سطح ولتاژ مجاز است که یک باتری و یا سلول می تواند تخلیه شود. تخلیه پایین تر این ولتاژ قطع (تخلیه عمیق) باعث صدمه و یا از بین بردن سلول الکتروشیمیایی در انواع باتری های مختلف می شود. | Final discharging voltage |
از بین بردن رطوبت سطح صفحات تازه خمیر مالی شده | Flash Drying |
شارژ الکتریکی اولیه برای تبدیل توده های فعال به حالت شارژ | Forming |
قسمت های بیرونی تقویت شده از یک شبکه باتری | Frame |
تغییر در چگالی ویژه الکترولیت در یک باتری سرب اسیدی هنگام دشارژ باتری | Gravity Drop |
اصطلاحی که برای توصیف اختلاف بین بیشترین وکمترین چگالی ویژه بین خانه های باتری استفاده می شود. | Gravity Spread |
چارچوب آلیاژ سرب که مواد فعال یک پلیت باتری را نگهداری می کند. | Grid |
پتانسیل مرجع یک مدار است. | Ground |
نشت جریان الکتریکی از مدار که معمولا موجب کاهش ظرفیت باتری می شود. | Ground Leakage |
کیسه نگهدارنده صفحات | Guntlet |
باتری توانمند برای کار در شرایط سخت | Heavy Duty Battery |
شارژ با یک جریان قوی بیشتر از 1C | High current charging |
تخلیه با شدت جریان بیشتر از 5C | High current discharging |
اتصال باتری به دستگاه شارژ | Hook Up |
مقاومت ظاهری مدار متناوب به جریان، متشکل از راکتانس و مقاومت اهمی. | Impedance |
یک باتری ذخیره به برای تامین نیروی تجهیزات صنعتی استفاده می شود. | Industrial battery |
شارژ اولیه اولین فرآیند شارژ پس از اینکه الکترولیت در یک باتری خشک ریخته می شود. | Initial charge |
دمای الکترولیت، زمانی که شارژ یا تخلیه آغاز می شود. | Initial temperature |
ولتاژ اولیه، ولتاژ کاری زمان آغاز تخلیه می باشد. | Initial voltage |
مقاومت اهمی یک باتری | Inner resistance |
مقاومت قابل اندازه گیری در برابر جریان در یک باتری که به عنوان یک افت ولتاژ متناسب با جریان تخلیه، بروز می کند. | Inner resistance, effective |
مقاومت بين باتري و اتصال بدنه خودرو | Insulation resistance |
مقاومت الکتریکی بین قطب های دو سل که به صورت الکتریکی به هم متصل شده اند. | Intercell Connections Resistance |
باتری ها با توجه به استاندارد JIS تست می شوند. | JIS Code |
کربن بسیار ریز که از سوزاندن روغن یا گاز در شرایط کنترل شده، بدست می آید. | Lamp black |
شکل قرار گرفتن ترمینالها ، آرایش ترمینالها | Layout |
فلز نرم ، سنگین و چکش خوار با رنگ نقره ای مایل به آبی . به صورت ماده اولیه در ساخت باتری های سرب- اسیدی به کار می رود با نشانه Pb | Lead (Pb) |
یک باتری که در آن الکترودها از سرب تشکیل شده در حالی که الکترولیت شامل اسید سولفوریک رقیق است. | Lead battery |
دی اکسید سرب | Lead Dioxide |
اکسید خاکستری سرب | Lead Grey Oxide |
اکسید سرب | Lead oxide |
بازیابی خمیر در باتری های سرب اسیدی | Lead Paste Reclaim |
اکیسد قهوه ای رنگ سرب که ماده فعال موجود در صفحات مثبت کاملا شکل گرفته است با فرمول pbO2 | Lead Peroxide |
ترکیب کریستالی سفید ناشی از واکنش بین اسید سولفوریک و ترکیبات سرب ، ماده تشکیل شده در هردو صفحات مثبت و منفی باتری سرب- اسید در هنگام دشارژ | Lead sulfate |
فرمول شیمیایی 3 PbO | Lead sulfate, tetrabase |
سرب اکسید نشده و باقیمانده در صفحات پس از فرایند کیورینگ | Lead, free (Pbmetallic) |
آلیاژ سرب – کلسیم | Lead-calcium alloy |
بخش فلزی با پوشش نازک از سرب فلزی است که در سطح های گالوانیزه استفاده می شود | Lead-coated part |
خطوط افقی برروی دیواره های جانبی یک باتری که حداکثر و حداقل سطح الکترولیت را نشان می دهد. | Level Lines |
تنظیم کردن سطح الکترولیت یک باتری تا ارتفاع مشخص | Leveling |
مدت زمان عملکرد مفید که بر حسب سال و یا تعداد سیکل های شارژ و دشارژ محاسبه می شود. | Life Cycle |
زائده ای بر روی دیواره سینی باتری که سوراخی در آن تعبیه شده و بدان وسیله می توان باتری را بلند نمود. | Lifting Eye |
اصطلاح کلی برای مولفه های چوبی غیر سلولز | Lignin |
بار | Load |
تخلیه خود به خودی یک باتری ناشی از تشکیل پیل موضعی | Local Action |
افت ظرفیتی که در یک سل یا باتری در مدار باز ناشی از کنش موضعی رخ می دهد. | Loss of Charge |
شارژ با جریان کم | Low current charging |
دشارژ با جریان کم | Low current discharging |
باتریهائی که نیاز به مقدار کمی مراقبت دارند | Low Maintenance Battery |
پرچم شبکه باتری | Lug |
ماشین ریخته گری شبکه ها و قطعات ریختگی باتری | Machine casting |
نگهداری باتری در یک وضعیت شارژ کامل به وسیله شارژ کننده با ولتاژ پائین شارژ کننده | Maintained capacity |
مراحل لازم برای نگهداری یک باتری در شرایط مناسب ، مانند افزودن آب به الکترولیت جهت جبران کاهش آب باتری | Maintenance |
باتری که نیاز به افزودن آب و یا شارژ مجدد جهت جبران شارژ خودبه خودی ندارد و در باتری های سرب اسیدی معمولا شبکه های این باتریها را با آلیاژهای کم آنتیموان و یا بدون آنتیموان می سازند و از در پوشهای ویژه ای جهت میعان آب تبخیر شده استفاده می کنند. | Maintenance-free battery |
... | Mass, active |
شارژ مجدد یک باتری با جایگزینی فیزیکی مواد فعال دشارژ شده | Mechanical Recharging |
ولتاژ باتری بین وضعیت شارژ کامل و دشارژ کامل | Mid-Point Voltage |
فرآیندی که در آن آب ، اسید سولفوریک ، اکسید سرب منبسط کننده ها ( در صورت وجود خمیر منفی ) با هم ترکیب می شوند تا خمیر باتری تشکیل گردد. | Mixing |
قالب ریخته گری | Mold, casting |
پدیده ای حاصل از سرب اسفنجی تشکیل شده در اطراف صفحه منفی که توسط شارژ ودشارژ مداوم یک باتری ایجاد می شود. | Moss Reaction |
خمیر باتری | Mud |
الکترود منفی | Negative electrode |
قطب منفی | Negative terminal |
ولتاژ تقریبی مدار باز یک سل یا باتری . برای مثال ولتاژ اسمی یک باتری سرب- اسیدی دو ولت در هر سل می باشد اما ولتاژ واقعی بالاتر و تابعی از چگالی ویژه الکترولیت می باشد. | Nominal voltage |
باتری یک بار مصرف ، باتری غیر قابل شارژ مجدد | Non Rechargeable Battery |
یک واحد برای اندازه گیری مقاومت الکتریکی یا امپدانس در یک مدار الکتریکی. | Ohm |
قفسه باتری | Open Battery Rack |
ارژ مجدد نسبی باتری ، خصوصا باتری های ساکن ، در زمان مناسبی از روز که باتری مورد استفاده نمی باشد. | Opportunity Charging |
ادامه شارژ باتری پس از آنکه باتری به بالاترین حد شارژ خود رسیده باشد. | Output Voltage |
ادامه شارژ یک باتری تا ولتاژی کمتر از میزان دشارژ توصیه شده | Over Discharge |
اتصال موازی چند باتری به یکدیگر | Parallel Connection |
مخلوطی از ترکیبات مختلف ( به طور مثال اکسید سرب و آب ، اسید سولفوریک ) که برای پوشش دهی شبکه های مثبت و منفی سرب مورد استفاده قرار میگیرد . این خمیر پس از طی مراحل بعدی مانند کیورینگ و فرماسیون به موادفعال مثبت ومنفی تبدیل میشود. | Paste |
صفحه باتری | Pasted Plate , Faure Plate |
حداکثر توانی که می توان از یک باتری به طور متناوب و در یک فاصله زمانی معین گرفت بدون آنکه به باتری صدمه جدی وارد آید. | Peak Load / Peak Power |
یک صفحه نازک پلاستیکی که به منظور جلوگیری از ریزش خمیر روی صفحات مثبت یا منفی کشیده می شود. | Perforated Retainer |
آزمایش تست ظرفیت باتری در یک جریان ثابت | Performance Test |
ولتاژی که یک باتری با شارژ کامل در لحظات اولیه از خود نشان دهد. این ولتاژ به طور معمول بالاتر از ولتاژ اسمی باتری می باشد. | Peroxide Voltage |
غوطه ورکردن صفحات باتری در اسید سولفوریک رقیق. | Pickle |
صفحه باتری شامل شبکه و مواد فعال | Plate |
شامل صفحات مثبت و منفی مونتاژ شده یک خانه باتری است . | Plate Block |
خمیر مالی صفحات باتری | Plate Pasting |
صفحه منفی باتری | Plate – Negative |
الکترودی که هنگام شارژ باتری جریان بار الکتریکی از آن به مدار خارجی منتقل می شود. | Plate – Positive |
پیچ باتری | Plug |
نشان دهنده مثبت و منفی بودن الکترود است. | Polarity |
قطبی که در آن جریان بار الکتریکی مثبت ( جریان قراردادی) از مقدار خارجی به سمت قطب منفی و در هنگامی که سل تحت دشارژ قرار می گیرد ، به سمت قطب منفی منتقل می شود. | Positive Terminal |
قطعه ای که دسته صفحه های انتهایی باتری را به قطب های مثبت و یا منفی متصل می کند. | Post |
آب مقطر | Purified Water |
معمولا باتری ها در حالت عادی با جریانی برابر 2% ظرفیت اسمی شارژ می شوند در شارژ سریع جریان شارژ بین 2/0 تا 5/0 ظرفیت مذکور است | Quick Charge |
صفحه باتری قبل از عملیات فرماسیون | Raw Plate |
شارژ باقیمانده | Remaining charge |
ظرفیت باقی مانده بعد از دشارژ | Remaining capacity |
فرایندی است که به منظور متعادل ساختن شارژ صفحات باتری انجام می شود. این عدم توازن شارژ می تواند هنگام استفاده از باتری رخ دهد. فرایند مذکور شامل دشارژ آهسته ، عمیق باتری و شارژ مجدد آن با یک جریان ثابت و با حدود 30 درصد شارژ اضافی می باشد. | Reconditioning |
واکنش شیمیایی است که می تواند در هر دو جهت انجام شود. (اکسیداسیون یا کاهش) | Reaction, reversible |
میزان آمپر ساعت هایی که یک باتری در شرایط شارژ کامل با یک سرعت دشارژ معین تا رسیدگی به یک ولتاژ نهایی مشخص تولید می کند. | Rated Capacity |
ولتاژ باقی مانده | Residual Voltage |
شارژ مجدد | Recharging |
در باتریهای سرب اسیدی به زمانی ( به دقیقه ) که باتری می تواند در 80 درجه فارنهایت با جریان ثابت 25 آمپر از حالت شارژ کامل تا ولتاژ نهائی 5/10 ولت تخلیه گردد اطلاق گردد این زمان معرف ذخیره باتری است . | Reserve Capacity Rating |
لجن سربی ناشی از ریزش صفحات در قسمت تحتانی باتری های سرب- اسیدی | Sediment |
فضای خالی ته جلد باتری برای انباشته شدن لجن ناشی از ریزش مواد فعال صفحات به منظور جلوگیری از اتصال کوتاه. | Sediment space |
تخلیه آهسته باتری بدون اتصال به یک مصرف کننده خارجی | Self-discharging |
یک لایه عایق الکتریکی که به صورت فیزیکی دو الکترود با قطبیت مخالف را از هم جدا می سازد. عایق باید برای یونهای الکترولیت قابل عبور بوده در بعضی موارد خاصیت ذخیره کردن الکترولیت را داشته باشد ونسبت به الکترولیت فعال نباشد. | Separator |
ترتیب قرار گرفتن سلهای درون باتری که در آن قطب مثبت هر سل به قطب منفی سل مجاور متصل باشد.بنابراین ولتاژ نهایی باتری مجموع ولتاژهای تمام سلها است . | Series Connection |
مقیاسی که در طول آن باتری تحت شرایط برنامه ریزی شده به طور رضایت بخش کار کند .این مقیاس معمولا بر حسب واحد زمان و یا تعداد دفعات شارژ و دشارژ باتری بیان می شود. | Service Life |
طول عمر باتری بر حسب تعداد دفعات شارژ و دشارژ | Service life, cyclical |
طول عمر باتری بر حسب زمان | Service life, useful |
مدت زمانی که میتوان باتری را بدون نیاز به شارژ مجدد نگهداری نمود. | Shelf life |
قطعه ای که به منظور فیکس کردن دسته صفحه داخل خانه باتری به کار می رود. در مواردی به منظور سبک بودن این قطعات متخلخل ساخته می شوند. | Shims |
حفره هایی که به منظور سهولت در حمل و بر روی جلد تعبیه می شوند. | Shipping vent |
ضد ضربه | Shock-resistant |
اتصال کوتاه | Short Circuit |
شرایطی که در آن ولتاژ باز یک باتری در هنگام ضربه مکانیکی ناپایدار می شود.مقاومت این اتصال کوتاه موردی می تواند کم یا زیاد باشد. | Short,intermittent |
به باتری هایی گفته می شود که به منظور استارت ، روشنائی و تولید جرقه در وسایل نقلیه بکار می رود. | SLI |
شارژ مجدد باتری با شدت جریان کم | Slow charge |
میزان شارژ الکتریکی در باتری که به عنوان درصدی از تفاوت بین وضعیت شارژ کامل و دشارژ کامل نشان داده می شود. | SOC/state of charge |
نسبت ظرفیت به وزن یک باتری بر حسب آمپر ساعت بر کیلوگرم | Specific capacity |
نسبت انرژی به وزن باتری بر حسب وات ساعت بر کیلوگرم | Specific Energy /Gravimetric energy |
شارژ استاندارد | Standard charging |
اضافه شارژ اندک باتری با جریانی در حدود %3-%1 ظرفیت اسمی به منظور نگهداری دایمی باتری در حال شارژ | Standby charge / Trickle charge |
حالت شارژ | State of Charge (SOC) /Health (SOH) |
ماده فعال الکترولیت در باتری سرب اسیدی | Sulphuric acid |
نوعی قطب باتری که اغلب شامل سوراخی برای اتصال سیم می باشد. | Tab |
شارژی که در آن جریان ولتاژ در زمان شارژ مجدد کاهش می یابد. | Taper charge |
میانگین دمای اجزای باتری | Temperature cell |
غییرات ظرفیت اسمی یک باتری نسبت به درجه حرارت ( در مقایسه با درجه حرارت مرجع ) | Temperature coefficient of capacity |
تغییرات ولتاژ مدار باز یک باتری نسبت به درجه حرارت ( در مقایسه با درجه حرارت مرجع ) | Temperature coefficient of voltage |
روشی که از طریق یک مدار کنترل کننده در شارژ ( که متناسب با درجه حرارت باتری عمل می نماید) جریان شارژ باتری را از شارژ سریع کاهش داده و به شارژ ملایم تغییر می دهد. | Temperature cut – off(TCO) |
دمای تعریف شده الکترولیت جهت انجام تستهای ظرفیت باتری | Temperature, nominal |
میانگین دمای محیط اطراف باتری | Temperature,ambient |
قطب باتری ، ترمینال | Terminal |
ظرفیت محاسبه شده یک باتری با فرض آنکه مواد فعال باتری 100% در واکنشها شرکت کنند.معمولا در باتری های سرب اسیدی ظرفیت واقعی بین 40 تا 60 درصد ظرفیت تئوری می باشد. | Theoretical capacity |
انرژی مخصوص محاسبه شده یک باتری با فرض آن که مواد فعال باتری 100% در واکنش شرکت کنند. معمولا در باتری های سرب اسیدی ظرفیت واقعی بین 40 تا 60 درصد ظرفیت تئوری می باشد. | Theoretical specific energy |
عملیات و روشهایی که توسط آن باتری را در طول دوره شارژ و دشارژ در یک محدوده مشخص حرارتی نگه می دارند. | Thermal management |
با افزایش دما در باتری و متعاقب آن افزایش سرعت واکنشها، جریان الکتریکی بیشتری تولید خواهد شد . این افزایش جریان نیز افزایش دما را در پی خواهد داشت و با ادامه این دور دمای باتری تا حد غیر قابل کنترل بالا خواهد رفت که می تواند منجر به پدیده هائی از جمله از کار افتادگی باتری ، انفجار و ... گردد. | Thermal runaway |
مجموع کل انرژی که باتری در طول عمر خودتولید می کند. | Throughput |
تمام قطعات سربی مورد استفاده در سل باتری که خارج از سیستم الکتروشیمیائی آن قراردارند. | Top lead |
شارژی با سرعت کم که شارژ یک سل را بدون آسیب رساندن به آن کامل می کند. | Topping charge |
روش شارژی که در آن باتری به طور دائم و یا تناوبی به یک منبع جریان ثابت متصل است تا بدین وسیله باتری در شرایط کاملا شارژ باقی بماند . | Trickle charging |
حداقل اسید موردنیاز برای غوطه وری صفحات باتری و شرکت واکنشهای دشارژ. | Useful acid |
عمر مفید باتری | Useful life |
شیر ، دریچه ، سوپاپ ، سرپوش | Valve |
باتری سرب اسیدی مجهز به سوپاپ تنظیم | Valve regulated lead acid |
باتری سرب اسیدی مجهز به سوپاپ تنظیم | Valve Regulated Lead Acid (VRLA) Battery |
پیچ درب باتری | Vent cap / vent plug |
وپاپ اطمینان در سلول که در صورت فشار زائد باز و زمانی که فشار به حالت طبیعی بازگشت، به صورت خودکار بسته می شود. | Venting valve, recloseable |
واحد اندازه گیری ولتاژ الکتریکی | Volt |
وش انتقال جریان شارژ به باتری از شارژ سریع تا شارژ ملایم با کنترل مدار در شارژ که بوسیله دما یا ولتاژ باتری فعال می شود. | Voltage and temperature dependent cutoff (VTCO) |
فاصله زمانی در ابتدای دشارژ یک باتری که در طی آن ولتاژ کاری یک باتری پایین تر از حد ثابت آن باشد.این پدیده معمولا به علت وجود یک لایه عایق غیر فعال برروی الکترود منفی بوجود می آید. | Voltage delay |
افت غیر طبیعی میزان ولتاژ در طول مرحله دشارژ باتری | Voltage depression |
افت لحظه ای ولتاژ زمانی که تخلیه جریان بالا استفاده می شود. | Voltage dip |
ولتاژ ایجاد شده در دو سر عنصر یا رسانا در اثر عبور جریان از مقاومت یا امپدانس آن عنصر یا رسانا. | Voltage drop |
کاهش تدریجی در ولتاژ پس از یک زمان طولانی مشخصه ای که در بسیاری از دشارژهای سیلد استفاده می شود. | Voltage plateau |
اختلاف بین حداقل و حداکثر ولتاژ سل که در یک باتری یا یک رشته از باتری ها وجود دارد . زمانیکه سلها در حال شارژ یا دشارژ می باشند. | Voltage range |
غییر در قطبیت طبیعی باتری بر اثر دشارژ بیش از حد | Voltage reversal |
متوسط ولتاژ باتری در هنگام تخلیه با شدت جریان کم است. | Voltage, nominal |
نسبت انرژی خروجی از یک سل یا باتری به حجم آن | Voltmetric energy density |
دانسیته توان باتری | Voltmetric power density |
آب مقطر ، آب خالص | Water,purified |
واحد توان الکتریکی معادل یک ژول بر ثانیه. | Watt |
جوش ، جوش دادن | Welding |
مدت زمانی که یک باتری می تواند در شرایط شارژ تر باقی بماند. | Wet charged stand |
دشارژ باتری بعد از فرماسیون | Wet formed discharge |
مدت زمانی که یک باتری می تواند در شرایط دشارژ مرطوب قرارگیرد قبل از آنکه ظرفیت شارژ از بین برود. | Wet shelf life |
ظرفیت باتری | Working capacity (energy) |
ولتاژ باتری هنگامی که یک مصرف کننده الکتریکی به آن متصل می گردد. این ولتاژ از ولتاژ اسمی باتری قدری کمتر می باشد. | Working voltage |
میزان دشارژ باتری را معمولا به صورت تعداد ساعتی که یک باتری جریان تولید می کند ، بیان می کند. | X-hour rate |
انرژی خروجی از باتری | Yield |